معضلی که امروزه بسیاری از جوامع، من جمله جامعهی ما با آن روبرو هستند اعتیاد و قاچاق مواد مخدر است. در واقع بعد از تجارت نفت و اسلحه قاچاق موادمخدر امروزه سودآورترین تجارت جهان محسوب میشود... شاید باورکردنی نباشد؛ اما در روز جهانی موادمخدر سازمان ملل فاش کرد که تجارت مواد در کشوری مثل افغانستان تنها در عرض چهار سال از چهار میلیارد دلار به شصت و یک میلیارد دلار در سال رسیده است! متأسفانه این روند کماکان در حال افزایش است. جالب آنجاست که تا دیروز که افغانستان فقط تولید کننده مواد بود امروزه بیش از یک میلیون معتاد دارد و این تعداد روزبه روز در حال افزایش است.
اعتیاد و قاچاق مواد مخدر در شهر من سردشت چگونه است؟ سردشت که دارای طبیعت بکر و زیبا است تا دو سه سال پیش اگر تعداد انگشت شماری معتاد داشت کاملاً شناخته شده بودند؛ در نتیجه یا به شهرهای دیگر میرفتند یا اطرافیان آنان برای بهبودیشان اقداماتی انجام میدادند یا مواظب بودند اعتیاد آنان به دیگران سرایت نکند...
اما این دو سه سال اخیر همزمان با وارد کردن قرصها و مواد پیشساز انواع مخدرها بخصوص شیشه، همه چیز در سطح شهر ما تغییر کرد... به دنبال افزایش عرضه، تقاضا هم بالا رفت... آمار معتادین در سطح شهر به میزان نگران کنندهای رسید خانهباغهای اطراف سردشت محل تولید مواد مخدر بخصوص شیشه و نیز پاتوق قاچاقچیان شد، قیمت زمین و باغات طی روندی نجومی افزایش یافت و تولید و قاچاق داروهای روانگردان چیزی برای عموم مردم جز بدبختی و اعتیاد و بیسرپرست شدن عدهای زیاد از کودکان به همراه نداشت... اعتیاد بسیاری از زندگیها را به کام سیاهی و نابودی کشاند... تا دیروز که قاچاقچیان مشروبات الکلی عدهای را معتاد الکل کرده بودند امروز خطرناکتر از آن یعنی شیشه هم اضافه شد...
تجارت مواد پیشساز مخدرها بخصوص پیشساز شیشه در اندک زمانی به علت بیکاری، سود سرشار و نیز نبود بستر فرهنگی مناسب برای روبرو شدن با این معضل هر روز بیشتر و بیشتر شد، عدهای آنچنان پولدار شدند که نامشان در سطح منطقه و شهر بر سرزبانها افتاد... باغهای بزرگ احداث کردند... خانههای آنچنانی ساختند... و با ماشینهایی در سطح شهر ظاهر شدند که برای خیلیها باور کردنی نبود. گویا آنها هم از قافله شیشهایها عقب ماندهاند. از قافلهی کسانی که همه چیزشان شیشهای است از لبخندهای شیشهای تا زندگی و احترام شکنندهای که به یمن پولشان در بین بعضی از انسانها دارند...
انسان چند سال میتواند زنده بماند... مگر زندگی چند سال است... مگر نه این است که آغاز هر زندگی را پایانی هست... درست است که منطقه محروم و قبول که بیکاری خیلی دردآور است، این هم درست که اگر در ورطهی فقر بیافتی حتی دوستانت اطرافیانت قبولت ندارند، یا در حاشیه قرار میگیری و از دید خیلی از مردم که عمدتاً پول پرست هستند بیعرضه تلقی میشوی... ولی بدبخت کردن انسانهای دیگر به چه قیمتی! ثروتمند شدن به قیمت تجارت مرگ! خلاصه از اینها بگذریم گوش عدهی بدهکار این حرفها نیست... با شیشه آنچنان عجین شدند که انگار گم شدهی چندین سالهشان بود... تا توانستند بدبخت کردند و اندوختند... بیچاره خانوادههایی که در این بین افرادی از آنها آلودهی اعتیاد شدند... فقط خدا میداند چهها کشیدند، بچههای بیگناهی که پدرانشان در دام افیون شیشه و اعتیاد افتاد، واقعاً چه گناهی داشتند.
شیشهای که در سطح شهرستان سردشت و توابع آن تولید میشود حاوی ترکیبات شیمیایی خطرناک بوده و در مدت زمان کوتاهی قادر است در سیستم مغزی و عصبی مصرف کننده اختلالات رفتاری اساسی ایجاد کند این نوع از شیشه که در آشپزخانههایی بصورت قاچاق تولید میشود... میتواند آن چنان فرد را معتاد کند که فرد مصرف کننده برای تأمین مواد مصرفیاش دست به هرکاری بزند از دزدی گرفته تا خشونت و... برای تولید این نوع از شیشه از قرصها و مواد روانگردانی استفاده میشود که معمولاً از عراق وارد ایران میشوند... گفتنی است بنزینهای بسیار قوی مثل بنزین هواپیما هم از جمله ترکیباتی است که برای تولید این مواد مخدر از آن استفاده میشود، که گاهاً همین امر باعث میشود بعضی از مکانهای تولید شیشه دچار حریق و آتش سوزی گردد.
اما شیشه چیست که این گونه عدهای هستی و نیستی خود را در برابر آن میبازند؟! در سیستم اعصاب مرکزی، رشتههای عصبی مستقیم به هم وصل نیستند. بین انتهای سلول قبلی با ابتدای سلول بعدی فضای بسیار کوچکی وجود دارد که به این فضا در اصطلاح پزشکی سیناپس میگویند. برای این که یک سلول عصبی بتواند پیامی را به سلول دیگر انتقال بدهد، باید از انتهای خود مادهای به داخل این فضای کوچک ترشح کند. این ماده روی گیرندهایی که ابتدای سلول بعدی قرار دارند مینشیند و به این ترتیب پیام منتقل میشود. در سیستم عصبی انواع زیادی از این ماده وجود دارد که ترشح هر کدام منجر به علایم خاصی میشود. دوپامین و سروتونین دو نوع از این ماده هستند که مصرف شیشه یا مواد محرک باعث افزایش ترشح آنها در مغز میشود و اگر در نسبت ترشح آنها اختلال ایجاد شود، بیماریهایی مثل افسردگی یا دوقطبی ایجاد میشوند. آنهایی که رو به مصرف شیشه میآورند دنبال احساسی هستند که از ترشح این مواد ایجاد میشود یعنی خوشی و لذت زیاد. همین طور هم میشود، چون کسی که به مصرف شیشه رو میآورد، اولش علایم خیلی خوبی را تجربه میکند. تجربههای لذتبخش با شدت بیشتری احساس میشوند. قدرت تمرکز و اعتماد به نفس بشدت بالا میرود و مصرفکننده خطر را از خود دور میداند. حس میکند هیچ چیز نمیتواند آزارش بدهد. همین موقع است که به دیگران هم علاقه پیدا میکند. مهربان و صمیمی و خلاقیتش زیاد میشود. تا دیروز که نمیتوانست چند ساعت درس بخواند یک دفعه این بار میتواند از اول شب تا سپیده صبح درس بخواند... ممکن است اگر طرف دانشآموز باشد پیشرفت تحصیلی عجیبی را در ماههای اول مصرف داشته باشد. اگر تا دیروز نمیتوانست یک خط شعر حفظ کند، شاعر میشود. دست و دلباز میشود. وقتی حس میکند دیگر خوشی از این بیشتر نمیشود، تصمیم میگیرد خوشیاش را زود به زود تمدید کند. بعد هم که دیگر این همه خوشی برایش کم است. میخواهد همیشه خوش باشد. این است که مصرفش را زیاد میکند.کم کم شیشه کار خودش را میکند... فرد دچار اختلالهای رفتاری میشود... به علت ترشح زیاد نوروترنسمیترها یعنی همان مواد بین سلولها، بعداز مدتی انتهای اعصاب مغز تحلیل میرود و مغز دیگر نمیتواند روند طبیعی خود را داشته باشد. علایم بد مصرف شیشه آشکار میشوند و بیمار با این که علایم خوبی را تجربه نمیکند، به خاطر ترس از عوارض ترک شیشه، مصرفش را ادامه میدهد. دیگر از حالتهای قبلی خبری نیست. افت حافظه، پرخاشگری و تهاجم، رفتارهای جنونآمیز و آسیبهای قلبی و مغزی شروع میشود. ضربان قلب نامنظم میشود. کسی که شیشه میکشد، بشدت تحریکپذیر و پرخاشگر میشود و ممکن است دست به هر خشونتی بزند. اضطراب، گیجی، لرزش اندامها و تشنج از عوارض دیگر مصرف شیشه است. بدبینی شدید، کاهش شدید حافظه، توهمهای شنوایی و بینایی، جنون آنی و بسیاری اختلالات عصبی دیگر هم از عوارض شیشه است. آخر قضیه هم معلوم است؛ ایست قلبی و مرگ!
در شهر زیبای من سردشت امروز متأسفانه این افیون مرگآور توسط خیلی از قاچاقچیان انسان نما تولید میشود و خدا میداند در آینده چه بلایی را نه تنها بر سر مردم سردشت بلکه برسر انسانهای بیگناه در شهرهای دیگر میآورند... وقتی انسانیت میمیرد، وقتی هدف فقط و فقط پول میشود و فرد برای به دستآوردن آن تن به هر ذلتی ولو بدبختی انسانهای دیگر میدهد و پول پرستی ارزش میشود! باید گفت که کار از گریه کردن هم میگذرد و واقعه آنچنان تراژدیک میشود که باید خندید!
سالهاست انبوه مردم مظلوم و محروم سردشت با آنواع فقرها و محرومیتها ساختهاند... از بیکاری لجام گسیختهاش گرفته تا کولبری در مرزها و خطرات ناشی از آن و کارهای طاقت فرسای دیگر؛ اما هرگز نه اسمی از شیشه شنیده بودند و نه درگیر قاچاق آن بودند... دل مردم سردشت به اندازهی طبیعت بکر و زیبایش با سخاوت بود؛ اما امروز با این اقتصاد کاذب و تولیدکنندگان شیشه خدا میداند چه سرنوشتی در انتظار آنهاست!
در شهرستان سردشت نیز اگر فکر جدی و اساسی برای حل این معضل نشود احتمالاً این شهر هم در آینده به سرنوشت خوفناک افغانستان دچار خواهد شد... هنوز دیر نشده مردم و مسؤلان اگر با هم بخواهند میتوانند جلوی رشد پدیدهی شوم(اعتیاد و قاچاق مواد مخدر) را بگیرند... اما اگر فکر اساسی به حال این معضل نشود معلوم نیست منطقه دچار چه مصیبتهای هولناکی خواهد شد!

نظرات
محمد
22 شهریور 1392 - 07:36دستتون درد نکنه.علی بود واقعا درد بزرگی است که منطقه را فرا گرفته است
بدونناماز طرف اهلی منطقه الان سردشت
17 اسفند 1392 - 04:03شهر زیبای من سردشت که یکی ازشهرهای مرز نشین استان اذربایجان غربی ودر جنوب این استان قرار دارد بارها دربرابر تجاوز و غارت گران جهانی . بخصوص در مقابل روسها . درمقابل نیروهای عثمانی. ورژیم ساهنشاهی پهلوی. و مقابله با نیروهای رژیم بعثی مردانه وغیورانه مقابله نمودند .ولی متثفانه بلای خانمان سوز و ویران گر که خود مردمان سردشت خود را دچار این بلا و مصیبت کرداند راهی برای مقابله برایمان باقی نمانده مگر جانانه جوانان بخصوص جوانان تنها قدرت برای مقابله برای این بلا هستند این مصیبت که زن بچه جوانانخواهران و میانسالان وتمامیی کشور و حتی همسایگان را تهدید میکند .مواد مخدر و قرص و مواد پیش ساز برای تولید شیشه که امروزه بسیاری از جوانان دست به این کار شداند .تا درامد خوبی داشته باشند .وزندگی و وضعیت خوبی داشته باشند . ولی من به تمامی کسانی که به دارو دارو فروشی روی اورداند. هشدار میدهم که دنیا برایشان جهنم خواهد بود و وژدان و ناموس خود را فروخته اند. و در قیامت اتش سخت جهنم . غضب و عصبانیت خداوند مهربان .برای کاری که انجام میدهند.در کمین انان خواهد بود . خواهش میکنم از دارو فروشان بیاید در سال نود و سه این کار که خلاف شریت و نهی شده است ازطرف خداوند است توبه کرده و از این کار دست بکشید
بدوننام
22 شهریور 1392 - 08:00ممنون که به این پدیده شوم پرداختین خسته نباشی
آکو
23 شهریور 1392 - 08:23کاک هوشیار عزیز به نظرتون اصلا میشه به این راحتی و با نوشتن مطلب جلوی اعتیاد و مواد را گرفت...اگر اینجوری فکر میکنی واقعا در اشتباهی اصلا این روزا مردم فقط به ثروت نگاه میکنند مهم نیست از چه راهی پول در میارن مسولان هم که ولش کن الان همه میدونن چقدر صادقانه جلوی اعتیاد را میگیرن...و تا این دیدگاهها و رشوه خواریها باشه متاسفانه قاچاق مواد بیشتر هم خواهد شد
عثمان قادرزاده
23 شهریور 1392 - 11:29مقاله زیبا وبه جایی بود لذا ضمن تشکر از اقای مجیدی عزیز به ایشان بلحاظ ورود به جمع نویسندگان سایت پر محتوای اصلاح خوش آمد عرض میکنم.
سردشتی
23 شهریور 1392 - 10:36نوشته زیبایی بود دوست و همشهری گرامی از شما سپاسگزارم که در این موج بی وجدانی و نامردی هنوز انسانهای شریفی مثل شما وجود دارند که شرافت و انسانست را حفظ کرده اند درود بر شما که زرق و برق زندگی های به خون آغشته این انسان نماها دیده گان تیزبینتان را تیره نکرده است . دوست من برایت آرزوی موفقیت میکنم باز هم به کارتان ادامه دهید چون این رسالت انسانی ماست . پروردگار یزدان یاورتان باد بدرود.
کمال آذری -سردشت
24 شهریور 1392 - 05:59باسلام ودست مریزاد. سردشت اگراین پدیده شوم وزشت وناپسندرا داردکه عاملان وحامیان آن یک به هزارندوبرای حکومت ومردم مشخص اند؛ ومزاحمت ماشین ها ی میلیاردی وساختمان های آسمانخراششان حاجت به بیان نیست؟؟؟!!! (البته نبایداین تصورایجادشودکه هرکه پولداره دنبال معامله نامشروع وحرام شیشه است و...) هزاران شخصیت دینی،علمی-فرهنگی ،اجتماعی، ادبی،هنری و...را(باهرعقیده وگرایشی)داردکه زندگی خودراوقف خدمت خالصانه به خود،خانواده وجامعه کرده اند. ولی متأسفانه عاملان وحامیان شیشه ومعاملات نامشروع و...(غیرازعده انگشت شماری) آزاد آزادند. ولی بهترین معلمان شهراخراج می شوند؛صندوق های خیریه اخلاص وانجمن ها پلمپ وبسته می شوند،بهترین معلمان واستادان دانشگاه ازتدریس و...محروم می شوند و.... آیا کسانی که به نام حکومت ودولت خیانت به مردم ودولت می کنندومیان مردم ودولت شکاف ایجادکرده ومی کنند ـ تاشایدازآب گل آلودماهی بگیرند ـ نبایدازطریق مراجع قانونی وذیصلاح موردپیگیری قراربگیرند؟
هوشیار مجیدی
30 شهریور 1392 - 07:26با سلام و درود خدمت دوستانی که نظر دادند آقایان آذری ،قادر زاده و اکو و دیگر دوستان...این نوشته صرفا جهت اطلاح رسانی بود و گرنه نمی تواند گره شگای مشکل باشد..در مورد انتقاد آقای آذری هم درست ایشان درست اشاره کردند ثروتمندان دیگر که از راههای مشروع هم ثروتمند شده اند خیلی بیشتر هستند ونظر شما کاملا درست است این مطلب را به این خاطر نوشتم که امروز یکی از مشکلات جدید منظقه همین اعتیاد قاچاق ومواد مخدر می باشد تشکر از نظر قشنگتان...در مورد انتقاد آکو هم باید بگویم..ما نه دولت هستیم که قدرت پیشگیری داشته باشیم و نه توان و قدرتش را داریم...این نوشته همان طور که گفته شد فقط اشاره ای به وجود مشکل موجود بود..
بدوننام
28 اردیبهشت 1393 - 08:29دوست عزیز چه چیزی باعث شد که مردم به سوی شیشه بروند چرا ریشه رو جا میذاری و درباره برگها حرف میزنی
بدوننام
29 مهر 1392 - 05:39دست شمادرد نکند انشائ الله مسئولین کاری کنند .وخداوندلعنت کندتولید کنندگان آنرا
ه
22 آذر 1392 - 05:55خیلی ها یک شبه ره صد ساله رفتن اونقدر پولدار شدن ولی چون بیسوادن نمیتونن رقماشو به زبون بیارن نمیدونم چه افتخاری داره روی خونابه مردم خونه درست کردن به نظر شما این خونه ها روی پامیمونه
امین
18 دی 1392 - 05:52واقعا جالب بود
بدوننام
16 فروردین 1393 - 02:48سردشتی هستم تا چند سال پیش اگه سفر می رفتم با سربلندی وافتخار میگفتم سردشتیم ولی متاسفانه الان که میگم سردشتی هستم ....... واقعا جایی تاسف داره انشاالله سال 93 همه ی دارو فروشان لو برن دستگیر شن
مددکار/قاسمیانی
15 خرداد 1393 - 09:00در هر انحرافی درجامعه توسط گروه ییا فرد خاصی عواملی دخیل هستند که نیاز به کارشناسان متخصص ذیربط می باشد که گزارش لازمه را به متولین نهادهای دولتی وقضای وحکومتی بدهنند ازعوامل زیر ساخت ضعیف شدن نقش خانواده وتعلیم وتربیت (مدارس) وروحانیون وبیکاری وضعف وعمالرد ضا بطین قضای ونیروی انتظامی ونقش پررنگ کانال های ما هواره مث فارسی وان وجی ام وری ور....درتحریک شادی های کاذب و مهیج وبالا بردن توقعات واز طرفی عملکرد ضعیف رسانه های ملی و استانی در جهت هشدارهای گرایش به مصرف مواد بوده ونبود پیام وپوسترها وتصاویر در سطح شهر (که متولی این کار شهرداری و سازمان مبارزه به مواد مخدر) وایجاد شکاف فرهنگی بین پدران وفرزندان وضعیف شدن باورها وعقاید مذهبی وسست شدن اداب ورسوم وسنن همکی سبب الینه شدن وبی هویتی جوانان گشته وجوانان جهت کمبوذ وحقارت خود گرایش به موادی هستند که بصورت توهم شخصیت خود را باز یابند ودربین همسالان خود جای پیدا کنند درجهتی هم که در جامعه ما شخصیت های واقعی جهت الگوهای مرجع که بتوانند الکوی انان باشد ضعیف یا وجود خود را از دست داده اند ویادم هست در دوران گذشته پدران ومعلمین برای ما الکوی مرجع بودند ونقش های اینده وحال حودمان را با انان تطبیق می دادیم ولی ذر حال حاضر کم رنگ شده اند ...
علوم اجتماعی /کارشناس/سردشت
08 تیر 1393 - 11:41با سلام / ریشه های گرایش جوانان در جهت معاملت مواد افیون شیشه علل های اساسی داشته جامعه شناسی به نام مرتن دریاداشتی اظهار می کند: درجامعه وقتی راههای قانونی در جهت رسیدن به ثروت مشروح ابزارو وسایل آن مبهم ودست یافتنی به اسانی نیستند وانهم وقتی درجامعه ثروت هدف می شود وملاک های اصلی فقط داشتن ثروت وپول است وتعریف موقعیت اجتماعی براساس ان مشخص می شود الخصوص جوانان به ان معامله خطرناک تحریک مینماید / ولی جای تحللیل وبررسی است که این بحث ایا انحرافات اجتماعی ما راتوجیه می کند یا نه ؟ درجامعه ای ما سردشت تا الان پژوهشی کاربردی از لحاظ اماری شده که جوانان چرا به این کار دست می زنند ؟ جرا در نزدیکی شهرهای همجوار ما بانه وپیرانشهر در سطح گسترده مشاهده نمی کردد ؟ ایا اهداف مافیای قدرت کشورهای ابرقدرت وامریکای لاتیین واروپای پشت پرده نهفته است که سهل ترین نقطه در ترانزیت برگشت این مواد به اروپا ازترکیه (با تغییرات فراوردهای صنعتی )اقدام نمایند وشاخه ای ازان به کشورهای جین واسیای شرقی روانه گردد /وهزاران سوال دیگربیش می اید ودراخر فقط این می توان گفت جوانان ما وشهرما وکل ایران ما دردام صیادانی افتاده اند که تا دیر نشده مسئولین اجرای اقدام کنند تادیر نشده وفردای هست....
بدوننام
19 تیر 1393 - 05:28ممنون واقعا متاسفانه بانه هم روند روبه رشدی در تولید ماده مخدر شیشه دارد خدا به همه ی جوان ها رحم کند
هوشیار مجیدی
19 بهمن 1393 - 01:01تشکر می کنم از همه دوستانی که نظراتشان را مطرح کردند ....ممنون از حسن توجه شما سروران گرامی